برچسب : نویسنده : mamanzahraaa بازدید : 63
برچسب : نویسنده : mamanzahraaa بازدید : 47
برچسب : نویسنده : mamanzahraaa بازدید : 62
برچسب : نویسنده : mamanzahraaa بازدید : 64
زمستونه سال ۹۸ عه
تنهاییم چندبرابر شده
چون مهدیار نیست رفته خدمت اموزشی...
گه گاهیم ک میاد دعوامون میشه همش! خیلی عصبی شده و منم زودرنج
دارم ب الانم فکر میکنم ب اینده ام ....به اینک چطور ب نبودن مامان عادت کنم؟ چرا تصویر مامان از جلو چشمم نمیره حتی یک لحظه ...
میخوام تغییر کنم اما روی هیچ تصمیمم نمیتونم بمونم!!!!همه چیو بخودت سپردم خدا ...خودت ب راهی ک برام بهتره هدایتم کن خودت راهو واسم هموار کن لااقل بتونم شروع کنم ...
از کجا و چجوری شروع کنم ؟! نمیدونم واقعا نمیدونما ....
اسفند لعنتی......
برچسب : نویسنده : mamanzahraaa بازدید : 68
دارم سعی میکنم صداتو نگاتو بیاد بیارم مامان...
داری خیلییییی ازم دور میشی
دارم جون میدم از نبودنت
کاش دست خودمون بود مرگمون همین الان دلم مرگپیخواد کاش خدا همین ارزومو فقط براورده کنه ....
لعنت ب این احساس...لعنت ب این عاطفه کاش سنگگگگگ بودم
نمیخواستم تو این دنیا باشم مگ زور بووود
خدایا دمت گرم خدایی و اختیار همه چی دستته میشه التماست کنم تموم کنی دنیاتو ......
اسفند لعنتی......برچسب : نویسنده : mamanzahraaa بازدید : 68
برچسب : نویسنده : mamanzahraaa بازدید : 133
دیگ طاقت ندارم
دیگ امونم رو بریده دلتنگییی
خدایا من هرچقدر بد بنده توام چرا صدامو نمیشنوی چرا نمیبینی حالمو
خدایا دنیاتو بدون مادرم نمیخوااااااام
التماست میکنم خدا تمومش کن این درد رو ...
ما چیکار کرده بودیم ک قسمتون شده این همه درد
خدایا دنیات اصلااا جای قشنگی نیس ته بی عدالتی و نامردیه
دلم از خودت و بنده هات گرفته ...
اسفند لعنتی......برچسب : نویسنده : mamanzahraaa بازدید : 114